فقط برای اینکه یادم نره

ساخت وبلاگ

امکانات وب

دیروز زینب رو بردم کلاس و محمد سجاد رو هم در این فاصله بردم پارک. برگشتیم خونه سمیه گفت نجمه اینا زنگ زدن که بعد از افطار میان اینجا. پرسپولیس هم بازی داره با ماشین سازی و با هم میشینیم نگاه میکنیم.

تندی خونه رو یه جمع و جوری کردیم و اونا هم ساعت ده اومدن. بازی که چنگی به دل نمیزد و کلاً پرسپولیس آخر باتریشه.شانس آورد تا حالا امتیازای خوبی جمع کرده وگرنه مطمئناً قهرمان نمیشد.

بگذریم ، تا ساعت یک نشستن و حالا فکر کن میخوایم سحری هم پاشیم و فردا هم بریم سرکار.

صبح زودتر از 8 نتونستم پاشم.

پ ن . جعفر استقلالی و نجمه هم پرسپولیسی . وسطای بازی جعفر خوشحال بود از عقب بودن پرسپولیس که یهونجمه به شوخی گفت نمیدونستم استقلالیه وگرنه اون موقع سوال میکردم(زمان خواستگاری) جعفر هم نه گذاشت و نه برداشت ، جواب داد الان هم دیر نشده میتونی بری یه پرسپولیسی گیر بیاری!!!!

البته تا آخر شب ده بار بطور ضمنی غلط کردن رو صرف کرد ولی ...

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت 12:45 توسط مهدی  | 
...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azkhodam58 بازدید : 222 تاريخ : يکشنبه 22 ارديبهشت 1398 ساعت: 15:47